...خاطرات خیس...

از حمیدرضای عزیزم می نویسم...به تو نزدیکمو دوری...مثه بارون پشت شیشه...

...خاطرات خیس...

از حمیدرضای عزیزم می نویسم...به تو نزدیکمو دوری...مثه بارون پشت شیشه...

چشم های تو ...

 

 

 و من هر روز از خودم می پرسم ؟!!! اینها که می گویند نوشته هایم زیباست ...! اگر " چشم های تو " را می دیدند ! چه می گفتند ... !؟؟