...خاطرات خیس...

از حمیدرضای عزیزم می نویسم...به تو نزدیکمو دوری...مثه بارون پشت شیشه...

...خاطرات خیس...

از حمیدرضای عزیزم می نویسم...به تو نزدیکمو دوری...مثه بارون پشت شیشه...

ترس

بسم الله الرحمن الرحیم_یه حس عجیب دارم یه حس ناخوشایند...انگاری قراره تکرار شه حقیقت تلخ رفتنت...انگار قراره این بارم یکی بمیره...یه حس ترسناک...انگار قراره منم بمیرم و دیگه زندگی نکنم..هرچند زندگی بدون تو...تقریبا شبیه مرگه... از سالگردت میترسم...از تکرار لحظه به لحظه اش...